شهادت ام ابیها فاطمه زهرا(س)راتسلیت می گوییم
جان بابا دشمنای شوی مرا آزرده اند همسرغمخوار ودلجوی مرا آزرده اند
از غلاف تیغ و ضرب سیلی و مسمار در بازو و رخسار و پهلوی مرا آزرده اند
محسنم رادرمیان آتش و خون کشته اند غنچه خندان و گل بوی مراآزرده اند
ریسمان برگردن حبل المتین افکنده اند هم ز راه کینه بازوی مرا آزرده اند
درمیان کوچه هم سیلی به رخسارم زدند هم ز راه کینه بازوی مرا آزرده اند
کودکانم را ز قتل من پریشان ساختند زینب آشفته گیسوی مرا آزرده اند
---------------------------------------------------------------
میگفت:بوی عطرعجیبی میداد هربار که اسم عطرشو می پرسیدم جواب سربالا می داد؛شهید که شد تو وصیتنامه اش نوشته بود ؛ بخدا قسم هیچ وقت عطر نزدم هر وقت خواستم معطر شوم از ته دل میگفتم "السلام علیک یااباعبدالله"...برای شادی روح شهدا صلوات